مهارت های بنیادی در مدیریت برای رسیدن به موفقیت
مهارت های بنیادی در مدیریت برای رسیدن به موفقیت | ویژگی ها یا توانایی های اولیه و خاصی که یک فرد به عنوان یک مدیر باید از آن ها برخوردار باشد را مهارت های بنیادی مدیریت می گویند. با این مهارت ها یک مجموعه به خوبی هدایت شده و وظایف اعضا در سازمان و یا شرکت با روال درستی اجرایی می گردند. اگر مدیری دارای مهارت های بنیادی در مدیریت خویش باشد، می تواند موقعیت های بحرانی را به راحتی پشت سر بگذارد و به سرعت در زمان بروز مشکلات آن ها را برطرف نماید. مهارت های بنیادی در مدیریت از طریق یادگیری و شرکت در دوره های به خصوصی کسب شوند و شما را به عنوان یک مدیر ارتقاء درجه بدهند. یک مدیر عالی کسی است که بتواند با نیروهای زیر دست خود به خوبی ارتباط برقرار کند و رفتار صحیحی از خودش نشان بدهد. همچنین مدیری که توانمند باشد، شرایطی را به وجود می آورد که فعالیت ها با ایده های جدید و خلاقانه از سوی کارکنان انجام شوند و همیشه در صدد بهبود اوضاع است. اگر می خواهید در نقش مدیریت به پیشرفت و رشد برسید، نیازمند مجموعه ای از مهارت های بنیادی در مدیریت هستید. بنابراین ما در ادامه این مطلب از موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان، به شما خواهیم گفت که چگونه و از چه طریق می توانید این مهارت ها را به بهترین شکل آموزش ببینید و بکار ببرید.
- مهارت های مردمی و بین فردی
مشاغل مدیریتی دائما با افراد گوناگون سر و کار دارند و باید یک فرد در جایگاه یک مدیر، مردم دار باشد و بتواند روابط موفقیت آمیز و یکپارچه ای را با افراد برقرار نموده و حتی در میان پرسنل خودش نیز روابط خوبی را حاکم کند. مدیری که می خواهد هدایت یک تیم کاری را بر عهده بگیرد، باید از سوی افراد شرکت و همکارانش اعتماد و احترام کسب نماید. برای اینکه چنین چیزهایی را بدست بیاورد، باید به شکل مؤثری با دیگران برخورد نمایید. باید مدیری باشید که منابع انسانی خودتان را به لحاظ حرفه ای و شخصی بشناسید و اقتدار مدیریتی خود را به آن ها نشان بدهید.
- ارتباط موثر و ایجاد انگیزه
مدیری را می توان به چشم یک رهبر تاثیرگذار دید که ارتباطی موثر در زمینه های گوناگون از جمله مهارت های نوشتاری، شنیداری و کلامی داشته باشد. شما باید بتوانید ارتباطات خود را دسته بندی کنید، مسلما برای افراد گوناگون، تفاوت های رفتاری وجود دارد و شما باید از کارمندان جدیدالورود گرفته تا روسای شرکت ها و رقبای تجاری تان را آنالیز کنید و با توجه به شرایط و جایگاهی که دارند رفتار مناسبی را در قبالشان از خود نشان دهید. گاهی با تشکیل گروه های کاری در شبکه های اجتماعی، برگزاری سمینارها و جلساتی درون سازمانی یا برون سازمانی، می توانید به بهبود روابط تان بپردازید و نزدیکی بیشتری را میان کل افراد مجموعه به وجود بیاورید. خط مشی خود را مشخص کنید و با ایجاد انگیزه در کارمندان، آن ها را به سمت و سویی که هدفتان را در بردارد، هدایت نمایید. داشتن یک نگرش روشن فکرانه و مثبت، ایجاد یک محیط کار سالم و روحیه بخش، سبب تشویق کارمندان به تلاش و پشتکار بیشتر می شود. اگر شما محیط کاری خوبی را محیا نمایید، کارکنان حس ارزشمند بودن می کنند و با خوشحالی و انگیزه بیشتر به کار می پردازند.
- سازماندهی نیروها
یکی از مهمترین مهارت های بنیادی در مدیریت سازماندهی درست نیروهاست. مدیر باید افراد و مسئولیت هایشان را در سازمان تحت امر خود سازماندهی کرده و کارها را با نظم و برنامه ریزی پیش ببرد. همچنین نظارت بر عملکردهای کارمندان، برگزاری جلسات آموزشی، ارزیابی شرایط و پیشبرد اهداف از جمله وظایف دیگر مدیران در مجموعه است.
- داشتن تفکر استراتژیک و برنامه ریزی رو به جلو
یک مدیر باید همواره تفکرات عالی و استراتژیک داشته باشد و با تدوین برنامه ریزی هایی، مسیر حرکت خود و کارمندانش را مشخص نماید. فکرهای بزرگی در سر بپروراند و با تمرکز بر روی اهداف، وظایف و مسئولیت ها، آینده ای درخشان را تضمین نماید. البته باید توجه داشته باشد که اولویت بندی داشته باشید و کارها را با توجه به میزان ارجحیت و اهمیت شان انجام دهید. اگر چارچوب درستی را در مدیریت داشته باشید، می توانید کل تیم و سازمان کاری تان را به یک مجموعه موفق و سودآور تبدیل کنید.
- قدرت تصمیم گیری و حل مسئله
امکان ندارد که در روند کاری به مشکل برنخورید. مهم این است که در زمان پیدایش مشکلات، بتوانید به خوبی آن ها را مدیریت کرده و با استفاده از فرصت های مهم به بهترین نتایج برسید. باید به جزئیات هم توجه کنید، چرا که گاهی ممکن است کلی نگری و اهمیت ندادن به جزئیات در طول زمان باعث به وجود آمدن مشکلاتی شوند. برخورداری از تفکر خلاق و ایجاد مجموعه ای مولد و حرفه ای به شما این امکان را می دهد تا با ایده های خلاقانه، دست به کارهای نو و ابداعاتی بزنید که نظیر آن ها قبلا وجود نداشته اند. جوانب مثبت و منفی یک وضعیت را بررسی نموده و در نهایت به گونه ای آگاهانه تصمیم گیری کنید.
- برخورداری از آگاهی تجاری
یکی دیگر از مهارت های بنیادی در مدیریت، آگاهی تجاری است. اگر مدیری از تجارت و فرآیندهای تجاری اطلاع چندانی نداشته باشد، طبیعتا نمی تواند به اهداف خودش برسد. تنها کسانی می توانند تا سطح مدیریت پیشرفت کنند که درک درستی از نوع فعالیت های تجاری، بازار کار، فرصت آفرینی، مدیریت بحران، سوددهی و ... داشته باشند. مدیر باید به رسالت و اهداف سازمان خویش آگاه باشد، مسائل اقتصادی و سیاست های مؤثر بر تجارت را در نظر بگیرد و بتواند شناخت دقیقی از رقبای تجاری بدست بیاورد.
چگونه مهارت های بنیادی در مدیریت را بیاموزیم؟
مهارت ها معمولا برای آموزش نیاز به پیگیری موثر و دقیق دارند، به همین خاطر باید دوره هایی را برای کسب آن ها پشت سر بگذارید. موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان با افتخار به برگزاری دوره آموزش مدیریت پرداخته و افراد علاقه مند را برای سمت مدیریت آماده می سازد. مدرک مدیریت این موسسه مورد تائید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری کشور است و با برخورداری از چنین مدرک معتبری موفقیت شما در حیطه مدیریتی حتمیست. جالب است بدانید که گواهینامه مدیریت از جانب موسسه آموزش عالی آزاد فن پردازان مورد تائید سازمان wes کانادا نیز می باشد و با چنین سطحی از اعتبار، دروازه های ورود شما به کشورهای دیگر برای استخدام در شاخه های مدیریت نیز باز خواهد بود.
یک مدیر دلسوز چگونه است؟
اینکه بخواهید مدیر دلسوزی باشید واقعا کار سخت و پر زحمتی است. مدیری دلسوز به کارمندانش زورگویی نمی کند و شرایط آن ها را درک می کند. مدیر دلسوز با دقت به بررسی زندگی و شرایط کارمندانش می پردازد و تر و خشک را با هم نمی سوزاند. برخی از مدیران دائما به تخریب شخصیت و خورد کردن کارمندانشان در محیط کار می پردازند. در این شرایط کارمندان دچار کینه ورزی و بی انگیزگی می شوند. آن ها تمایلی به کار کردن با دل و جان نخواهند داشت. در این شرایط برای حفظ غرور خود یا محیط کار را ترک می کنند و استعفا می دهند یا به دلیل نیاز مالی یا کمبود فرصت شغلی بالاجبار در محیطی که برایشان مملو از کینه و نفرت است به کار ادامه می دهند. برخی از افراد انتقام جویی می کنند و یا کارها را سرهم بندی می کنند، برخی دیگر بدون توجه به مسائل جاری در شرکت فقط به رفع تکلیف می پردازند. آن ها با مدیر و اهداف شرکت همسو نیستند و این ها همه بخاطر رفتار ناشایست و فاقد دلسوزی مدیر مجموعه است.
برخی مدیران تا به سمت مدیریت و درجات بالا می رسند دیگر کارمندان را درک نمی کنند و آن ها را به چشم مشتی انسان حقیر که وظیفه خدمت به مجموعه را دارند می نگردند. در صورتی که یک مدیر دلسوز باشد، با کارمندانش همچون همکاران و دوستان خودش رفتار می کند. درست است که اجبار و دستور باید در کار مدیران وجود داشته باشد، اما اگر زیاده روی کنید کارمندان خوب خود را به سرعت از دست خواهید داد. خودتان را به جای کارمندان بگذارید و آن ها را قضاوت نکنید. برخی از کارکنان ممکن است در زندگی شخصی شان هم مشکلات متعددی داشته باشند که بر عملکردشان تاثیر می گذارد. شما باید دلسوزانه و پدرانه در کنار کارمندانتان باشید. در زمان انجام کارهای خوب و پر بازده از آن ها تقدیر کنید و پاداش بدهید. در مواقع کم کاری و کارشکنی برخورد جدی نشان دهید. اگر دائما تخریب یا دائما تشویق داشته باشید، شرکت یا سازمان تحت مدیریت شما به خوبی پیش نمی رود. مدیر دلسوز محیط کاری را برای پرسنل خودش فراهم می کند که خودش حاضر است در آن کار کند. مدیر دلسوز مدیریست که به تعهداتش نسبت به نیروها عمل می کند و در آخر مدیر دلسوز کسی است که با انسانیت و شرافت، فاقد منیت ها و کبرو غرور بر زیر دستانش مدیرت و رهبری کند.